کتابخانه روستای قایش



تاریخ شفاهی دانشجویان پیرو خط امام: دانشجویان و گروگان ها که به قلم حسین جودوی  نوشته شده است و توسط انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده اشت.
 
 پیروزی انقلاب اسلامی اگرچه نفوذ آمریکا را در ایران تحلیل برد، ولی منجر به زوال کامل قدرت و دخالت‌های آن نشد و بقایای عوامل آمریکا در درون مملکت مشغول توطئه بودند؛ به ‌خصوص اینکه با روی کار آمدن دولت موقت استکبار به آن امیدوارتر شد. در این شرایط دولت موقت که امور کشور را در دست گرفته بود، متأثر از دیدگاه نهضت آزادی که از قضا اکثر اعضای دولت از یاران سابق بازرگان انتخاب شده بودند، چندان به پاکسازی ادارات و استقرار جمهوری اسلامی نمی‌پرداختند و مطالبات امام و مردم انقلابی برآورده نشده بود.
 
تساهل دولت بازرگان در برخورد با حرکت‌های تجزیه‌طلبانه‌ی داخلی که کشور را به سوی اغتشاش می‌برد و عدم اتخاذ مواضع انقلابی در مقابل استکبار جهانی، دانشجویان مسلمان را بر آن داشت تا با حرکتی انقلابی اعتراض خود را به عملکرد دولت موقت نشان دهند. دانشجویان چند دانشگاه تهران تحت عنوان دانشجویان پیرو خط امام» لانه‌ی جاسوسی آمریکا را تسخیر کردند و به افشای عملیات این سفارتخانه در قبال انقلاب و نظام اسلامی پرداختند.
 
مجموعه حاضر شامل مصاحبه‌هایی است با چندین تن از دانشجویان پیرو خط امام که هر یک با رجوع به حافظه‌ی خود و فراخوار پرسش‌هایی که از آنها شده است، به بازگویی حوادث لانه و حال و هوای آن روزها پرداخته‌اند. علت تسخیر لانه‌ی جاسوسی به دست دانشجویان، ترکیب دانشگاه‌های شرکت‌کننده در این واقعه و نحوه‌ی تعامل آنها با همدیگر، برخورد مسئولان نظام با دانشجویان و حوادث تلخ و شیرینی که در درون لانه‌ی جاسوسی می‌گذشت در مصاحبه با آنها روشن شده است. مطلب بسیار مهم دیگری که در خلال مصاحبه‌ها به آن اشاره شده طرز عملکرد و موضع‌‌گیری برخی از اشخاص است که اتفاقاً بعد از اتمام جریان گروگان‌گیری در مسئولیت‌های مختلف نظام اسلامی بودند و در نحوه‌ی انتشار اسناد لانه‌ی جاسوسی دست داشتند.
 


… حضور در هیأت جوانان وحدت اسلامی و همراهی و شاگردی استادی نظیر علامه محمد تقی جعفری بسیار در رشد شخصیتی ابراهیم موثر بود. در دوران پیروزی انقلاب شجاعت های بسیاری از خود نشان داد. اهل ورزش بود. با ورزش پهلوانان یعنی ورزش باستانی شروع کرد, در والیبال و کشتی بی نظیر بود. هرگز در هیچ میدانی پا پس نکشید و مردانه ایستاد.

در باشگاه کشتی بودیم, آماده می شدیم برای تمرین. ابراهیم وارد شد, چند دقیقه بعد یکی از دوستانش آمد و بی مقدمه گفت: ابرام جون, تیپ و هیکلت خیلی جالب شده ! تو راه که می اومدی دو تا دختر مدام پشت سرت از تو حرف میزدند! بعد ادامه داد : شلوار و پیرهن شیک که پوشیدی , ساک ورزشی هم که به دست گرفتی. کاملا مشخصه که ورزشکاری !!

به ابراهیم نگاه کردم , رفته بود تو فکر , ناراحت شده بود. انگار توقع چنین حرفی رو نداشت. جلسه بعد تا ابراهیم رو دیدم خندم گرفت. پیراهن بلند پوشیده بود و شلوار گشاد. بجای ساک ورزشی , لباس ها را داخل کیسه پلاستیکی ریخته بود. از آن روز به بعد اینگونه به باشگاه می اومد. بچه ها میگفتند: بابا تو دیگه چه جور آدمی هستی؟! ما باشگاه میایم هیکل ورزشی پیداکنیم, اونوقت تو با این فرم و هیکلت , آخه این چه جور لباس پوشیدنیه ؟؟!!

ابراهیم به حرفهایشان اهمیت نمیداد و به دوستانش هم توصیه میکرد که : اگر ورزش برای خدا بود , میشه عبادت. اما اگه به نیت دیگه ای باشه ضرر میکنین.

معرفی کتاب مذهبی  کتاب سلام بر ابراهیم معرفی کتاب، سلام بر ابراهیم

معرفی کتاب شهدا

در والفجر مقدماتی پنج روز به همراه بچه های گردان حنظله و کمیل در کانالهای فکه مقاومت کردند اما تسلیم نشدند. سرانجام در 22 بهمن سال 61 بعد از فرستادن بچه های باقیمانده به عقب, تنهای تنها با خدا همراه شد و دیگر کسی او را ندید. او همیشه از خدا میخواست گمنام بماند, چرا که گمنامی صفت یاران خداست. خدا هم دعایش را مستجاب کرد. ابراهیم سالهاست که گمنام و غریب در فکه مانده تا خورشیدی باشد برای راهیان نور

برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم


یکی از مهمترین اهداف قیام امام حسین (ع) تشکیل حکومت اسلامی بود. امام حسین (ع) برای اینکه صرفا به شهادت برسد به کربلا نیامد بلکه در پی اهدافی از جمله تشکیل حکومت اسلامی عزم کربلا کرد

10 هدف اصلی امام حسین(ع) برای قیامامام حسین(ع) برای قیام کربلا اهداف بزرگی داشتند که در ادامه به 10 هدف اصلی ایشان اشاره خواهیم کرد:

هدف اول: اصلاح امت

امام حسین (ع) در وصیتنامه‌ای کوتاه، اما بسیار پرمحتوا به برادرش محمد حنفیّه می‌نویسد:" من از سر هوا و هوس قیام نکردم و قصد افساد و ظلم به دیگران هم ندارم،( و در پی پست و مقام و مال دنیا هم نیستم) بلکه به منظور اصلاح امت جدّم قیام کرده‌ام."

هدف دوم: امر به معروف و نهی از منکر

این هدف، هم در کلمات امام حسین (ع) آمده است و هم اصحاب آن حضرت به آن اشاره کرده‌اند و هم پیروان او و شیفتگان حضرتش در زیارتنامه‌ها آن را زمزمه می‌کنند.

امام حسین (ع) در وصیت نامه‌اش خطاب به محمد حنفیّه فرمود:" هدف من از قیام امر به معروف و نهی از منکر است." درزیارتنامه‌های مربوط به امام حسین (ع) از جمله زیارت وارث می خوانیم :" شهادت می‌دهم که تو "امام حسین (ع)" نماز را بپا داشتی، و زکات را پرداختی و امر به معروف و نهی ازمنکر کردی و تا هنگام شهادت از خدا و رسولش اطاعت کردی."

هدف سوم: احیای سنت پیامبر اکرم (ص)

امام حسین (ع) می فرماید:" شما را به کتاب خدا و سنت پیامبر اسلام دعوت می کنم چرا که سنت رسول خدا را میرانده و بدعت را احیا کرده اند." و درجای دیگر خطاب به برادرش محمد حنفیّه می فرماید:" می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و طبق سنت جد و پدرم عمل نمایم."

هدف چهارم: حمایت از حق و مبارزه با باطل

امام حسین (ع) پس از رو به رو شدن با لشکر حرّ می فرمود:" ای یاران من! آیا نمی‌بینید که حق فراموش شده و وباطل صحنه جامعه را فرا گرفته است؟ در چنین شرایطی انسان مومن باید ( در مسیر زنده کردن حق و میراندن باطل) آماده لقای الهی باشد."

هدف پنجم: تشکیل حکومت اسلامی

یکی از مهمترین اهداف قیام امام حسین (ع) تشکیل حکومت اسلامی بود. امام حسین (ع) برای اینکه صرفا به شهادت برسد به کربلا نیامد بلکه در پی اهدافی از جمله تشکیل حکومت اسلامی عزم کربلا کرد؛ هر چند که می دانست در پایان شهید می شود. در جمله‌ای از آن حضرت می‌خوانیم:" بار خدایا! تو خوب می دانی که انقلاب و نهضت من به خاطر حکومت و سلطنت بر مردم و دستیابی به زرق و برق دنیا نبوده بلکه هدف من از حکومت، ارائه معالم و نشانه‌های دینت به مردم ، و اصلاح بلاد و شهرها و ایجاد امنیت برای بندگانت و عمل به فرایض و سنتها و احکام توست."

هدف ششم: مبارزه با جهل

یکی دیگر از اهداف قیام امام حسین (ع) که در زیارت اربعین به آن اشاره شده مبارزه با جهل و نجات مردم از ضلالت و گمراهی است. در این زیارت می‌خوانیم : " امام حسین خون قلبش را در راه تو داد( و نهایت ایثار و فداکاری را کرد) تا بندگانت را از جهل ونادانی و حیرت و سرگردانی نجات دهد".

هدف هفتم: اجرای عدالت

امام حسین (ع) می فرماید:" رسول خدا (ص) فرمود: هر کس حاکم ظالمی را مشاهده کند که ( در اثر ظلم و جور) محرمات الهی را حلال شمرده و عهد و پیمان های الهی را شکسته و با سنت و سیره رسول خدا مخالفت کرده و درمیان بندگان خدا با گناه ودشمنی عمل می کند و در مقابل چنین حاکم ستمگری هیچ گونه عکس العمل گفتاری یا رفتاری از خود بروز ندهد خداوند چنین انسانی را در جایگاه همان ظالم ستمگر داخل می‌کند."

هدف هشتم: مقام شفاعت عظما

در سجده‌ای که در پایان زیارت عاشورای حسینی انجام می شود بعد از حمد و ستایش خداوند، خدا را به سبب تحمل مصیبت آن حضرت شکر می گوییم، سپس عرضه می داریم :" خدایا شفاعت حسین را روز ورود در صحنه م به من روزی کن، خداوندا گام های مرا از روی صدق نزد خودت با حسین و یارانش ثابت بدار همان یارانی که خون خود را تقدیم اوکردند." استجابت دعا زیر قبه آن حضرت و بودن شفا در تربت پاکش جلوه‌های دیگری از این شفاعت عظمی است.

هدف نهم: افشای چهره منافقان

خطر منافقانه بنی امیه که در لباس خلافت اسلامی همه مقدسات اسلام را زیر پا گذاشته و یکی را پس از دیگری محو می کردند همچنین جمعی از کوفیان پرمدعای منافق که بر امام حسن (ع) به خاطر صلحش آن همه ایراد کرده و تقاضای قیام از امام (ع) می کردند می بایست رسوا می شد.

هدف دهم: امتحان گسترده مسلمین

بعضی از شیعیان پرادعا و کم محتوا که خود را فدایی پاکباز آن حضرت می پنداشتند باید در کوره امتحان فرو می رفتند و بازماندگان صحابه و یاران پیامبر که بارها وصف امامان حسن (ع) و حسین (ع) را از ایشان شنیده بودند و کسانی که آرزو می کردند در جنگ‌های بدر و احد در خدمت آن حضرت بوده و شربت شهادت می نوشیدند و آنها که تأسف می خوردند که ای کاش در رکاب علی (ع) با "ناکثین " و " قاسطین " و "مارقین " پیکار می کردند همه و همه باید به امتحان فراخوانده می شدند و لذا قیام سید الشهدا آزمونی برای همه آنها بود؛ ولی ازا ین کوره آزمون بزرگ تنها اندکی پاک بیرون آمدند . امام (ع) در پاسخ کسی که عرضه داشت ایشان به کربلا نرود، فرمود :" اگر در مکان خود اقامت کنم پس این خلق بخت برگشته به چه چیز امتحان شود و به چه چیز آزموده گردد؟".


ماه محرم از غمگین ماه های سال است و شما می توانید با تعریف کردن انواع داستان محرم برای کودکان آن ها را با وقایعی که در این ماه اتفاق افتاده است آشنا کنید. داستان های محرم مضامینی مذهبی دارند و کودکان به شنیدن این داستان ها علاقه مند هستند بنابراین بهتر است این داستان ها را در مهدکودک و یا منزل برای کودکان تعریف کنید. 

داستان پیامبران، داستان محرم، داستان حضرت یونس و داستان حضرت موسی از انواع داستان های مذهبی شنیدنی و جالب هستند و اگر شما تمایل دارید کودک تان با مناسبت های مذهبی و داستان زندگی پیامبران آشنا شوند می توانید این داستان ها را برای او تعریف کنید.

داستان امام حسین

  •  
  •  

داستان محرم برای کودکان دختر و پسر

داستان های زیادی درباره محرم و وقایعی که در این ماه اتفاق افتاده است وجود دارند که شنیدن این داستان ها می تواند برای کودکان جالب باشد. در ادامه انواع داستان محرم برای کودکان دختر و پسر را مشاهده خواهید کرد که امیدواریم کودکان عزیز از شنیدن این داستان ها نهایت لذت را ببرند.

داستان کودکانه محرم

داستان محرم

روز عاشورا و تاسوعا از مهم ترین روزها در ماه محرم هستند و در این روزها امام حسین و یارانش به شهادت رسیدند. داستان محرم برای کودکان درباره جنگ امام حسین با یزید است و شما می توانید با تعریف کردن انواع داستان محرم برای بچه ها آن ها را با واژه شهادت و جنگ برای زنده نگه داشتن دین اسلام آشنا کنید.

داستان محرم برای بچه ها 

کاروان به کربلا رسید. شترها زانو زدند و بارهایشان را خالی کردند. بچه ها از روی شتر ها و اسبها پیاده شدند. بزرگترها خیمه ها را برپا کردند. بچه ها خیلی خوشحال شدند. امشب می توانستند توی خانه های چادری بخوابند. آن طرف تر یک رودخانه ی پر از آب بود. بچه ها عاشق آب بودند. بچه ها دوست داشتند مثل بزرگتر ها مشکهایشان را پر از آب کنند.  مشکها از رود فرات پر از آب شدند. بچه ها در دشتی بزرگ در کنار رودخانه فرات مشغول بازی شدند. کربلا زیبا و پر از هیاهو شد.

داستان زیبا و کودکانه ماه محرم

اما آن طرف تر… آن طرف تر سپاهی بزرگ روبروی امام قرار گرفته بود. سپاهی که هیچ کدام از آدمهایش خوب نبودند. سپاهی که پر از مردهای بدجنس و عصبانی بود. اما امام حسین علیه السلام از هیچ کس نمی ترسید. او قویترین و شجاعترین انسان روی زمین بود. بچه ها نزدیک امام حسین علیه السلام بازی می کردند و امام مواظب بچه ها بود. تا اینکه بالاخره روز دهم محرم رسید. روز دهم محرم امام حسین علیه السلام از بچه ها خداحافظی کرد و به جبهه جنگ رفت. امام حسین با شجاعت و با قدرت زیادی با آن سپاه بدجنس جنگید. خیلی از دشمنان سنگدلش را کشت. اما دشمنان امام خیلی خیلی زیاد بودند و بالاخره امام را به شهادت رساندند. بچه ها بعد از امام حسین خیلی ناراحتی و سختی تحمل کردند. اما همیشه بچه های خوب و مهربانی باقی ماندند.

داستان کودکانه و زیبا محرم

داستان وقایع محرم برای کودکان 

یکی بود یکی نبود .امام حسین (ع) که امام سوم ماست در شهر مدینه زندگی می کردند. امام حسین (ع) همیشه مردم را به کارهای خوب دعوت می کردند و به مردم می گفتند: از آدمهایی که کارهای زشت می کنند و به مردم ظلم می کنند همیشه دوری کنید. به خاطر همین حرفها یزید که خلیفه بود و به مردم ظلم می کرد و همیشه کارهای زشت انجام می داد با امام حسین دشمنی می کرد. یک روز از کوفه نامه های زیادی برای امام حسین(ع) رسید. نامه هایی که مردم آنجا از امام حسین (ع) دعوت کرده بودند که آنجا برود تا مردم از او یاری کنند. برای همین امام حسین (ع) به سمت آنها حرکت کرد ولی وقتی به سرزمینی نزدیکی کوفه که اسمش کربلا بود رسید، دیدند به جای اینکه مردم به استقبالشان بروند سربازان دشمن به سمت آنها آمده اند تا با آنها بجنگند. امام حسین (ع) و یارانشان چند روزی آنجا بودند و دشمن هم آب را بر روی آنها قطع کرده بود و همه تشنه بودند. یک شب امام حسین (ع) به یارانشان گفتند که دشمن با من کار دارند شما می توانید بروید ولی همه یارانش گفتند ما با تو هستیم. روز بعد که روز عاشورا هست جنگ شد و امام حسین (ع) ویارانشان بادشمن جنگیدند و به شهادت رسیدند ودشمن هم بی رحمانه سر امام حسین (ع) را از تنشان جدا کرد.
بچه ها
برای همین ما هر سال روزعاشورا توی هیئت ها می رویم و برای امام حسین (ع) عزاداری می کنیم و سینه می زنیم و گریه می کنیم… پس یادتون نره توی عزاداریها شرکت کنید تا امام حسین (ع) هم همیشه از خدا برای شما خوبی طلب کند.

داستان زیبا و جالب محرم برای بچه ها

داستان کودکانه محرم برای کودکان دختر و پسر 

عمو سعید من یک ورزشکار قوی است. من او را خیلی دوست دارم. یک روز به او گفتم تو بهترین عموی دنیا هستی. عمو سعید کمی فکر کرد و گفت :نه من بهترین عموی دنیا نیستم ولی بهترین عموی دنیا را می شناسم.
گفتم خوب او کیست؟
عمو سعید گفت بهترین عموی دنیا حضرت عباس علیه السلام است.
گفتم چرا او بهترین عموی دنیاست؟
عمو سعید گفت: خوب قضیه اش مفصل است.
گفتم مفصل باشد خواهش می کنم برایم تعریف کنید.
عمو سعید گفت: در کربلا، کاروان امام حسین به وسیله دشمنان محاصره شده بود. دشمنان سنگدل نمی گذاشتند که امام و یارانش از آب رودخانه ی فرات استفاده کنند. قحطی آب، خیلی زود همه ی اهل حرم را تشنه کرد. بیشتر از همه، بچه ها تشنه شده بودند. اما بچه های امام حسین می دانستند که عموی شجاعشان می تواند از میان محاصره کنندگان عبور کند و برایشان آب بیاورد. چون عموی آنها یک فرمانده ی بسیار قدرتمند و یک شمشیر زن ماهر بود. وقتی تشنگی شدید شد، حضرت عباس به دستور امام حسین، همراه بیست نفر دیگر به سمت گوشه ای از رودخانه ی فرات حمله کرد. او با شجاعت و مهارت زیادی مشغول جنگیدن با سربازان یزید شد و حواسشان را پرت کرد تا دوستانش بتوانند مشکها را پر از آب کنند. مشکها که پر شد همگی توانستند از دست سربازهای یزید فرار کنند و آب را برای اهل حرم بیاورند. بچه هایی که جلوی خیمه ها ایستاده بودند دیدند عمو در حالیکه مشک آب روی دوشش گرفته ،به سمت آنها می آید. بچه ها از پیروزی عمو خوشحال شدند. من از حرفهای عمو سعید خوشم آمد و ذوق کردم اما عمو سعید با ناراحتی گفت:  روز عاشورا اتفاق دیگری افتاد. آن روز این عموی مهربان دیگر نتوانست بچه ها را خوشحال کند. او با مشک آب به سمت رودخانه رفت اما بعضی از سربازان، پشت درختها پنهان شده بودند و از پشت سر و از پهلو ،به او حمله کردند و او را تیرباران کردند. عمو عباس با وجود اینکه از دستهایش خون می ریخت، مشک آب را به دندانش گرفته بود و سعی می کرد هر طوری شده مشک آب را به خیمه ها برساند. اما دشمنان، او را محاصره کردند و مشکش را پاره کردند و خودش را هم به شهادت رساندند. عمو سعید، آخر قصه را در حالی برایم تعریف کرد که اشک می ریخت. من هم آن روز برای بهترین عموی دنیا گریه کردم.

داستان محرم برای کودکان


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دست نویس های دو عدد منツ کانون تبلیغاتی بهنما | 28426529 021 بانک پروژه مجمع عاشقان ثامن الائمه _شیراز powerpointdl خرید کتاب و خلاصه کتاب عمومی دانلود رایگان گلچین بروزترین ها خلاصه کتاب تاریخ اسلام مهدی پیشوایی بازار آنلاین عکاسی حرفه ای ایران